شکل نوشتاری دیگر این لغت: رییسجمهور
سیاست president, Chief Executive, commander in chief
president
Chief Executive
commander in chief
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رئیس جمهور با صدور ابلاغیهای تمامی افرادی که در گذشته فرار مالیاتی داشتهاند را عفو کرد.
The president issued a proclamation to amnesty all individuals who had evaded taxes in the past.
رئیس جمهور ایالات متحده این اختیار را دارد که قوانین تصویبشده توسط کنگره را وتو کند.
The Chief Executive has the power to veto legislation passed by Congress.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رئیسجمهور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رئیسجمهور